Thursday, November 5, 2009
عروسی بدون پارسا و مامان پارسا
آخه یعنی چییییی؟؟؟؟؟ اصلا شما بگین الان وقت عروسی گرفتنه؟؟؟؟ آخه مامان پارسا و پارسا تو یه عروسی نباشن مگه میشهههههه!!!!!!
فردا عروسی پسر داییمه .... اولین عروسیه فامیله که من نیستم... خیلیییی دلم میخواست اونجا بودم ...میدونم خیلییییی خوش میگذره..... خودشون میگن نقل مجلسمون نیست....!!!
بابام تو راه تهران بهم زنگید و گفت دلم خیلی برات تنگ شده!!! احساس کردم که چون دارن میرن عروسی ، جای خالی منو بیشتر از هر زمانی حس میکنن!!! منم کلی دلم عروسی خواست!
ولی بعد از تمام شوخیها،
یه شادباش میگم به پویای عزیز و عروس گل جدیدمون ، نیلوفر جون
انشاالله سالهای سال زندگی شادی داشته باشین
Subscribe to Posts [Atom]
Post a Comment
نظر دوست عزیزم...