Sunday, December 28, 2008
ایران ایران
سلام سلام سلام
ما اومدیم ایران...بالاخره پسر گلم رو بعد از ۶ ماه دیدم...نمیدونین چه لحظه ای بود..احساس میکردم تمام دنیا رو بغل کردم...احساس میکردم تمام خوشبختی های دنیا توی آغوش منه...واقعا همه شما که مادرین قدر تمام لحظه هایی که بچه های گلتون توی آغوش شما هستن رو بدونین...
اینا هم عکسهای جدید پارسای مامان...
Monday, December 15, 2008
نمک پارسا نمکی
به پارسا زنگیدم...
من: پارسا الهی من جیگرتو بخورم....
پارسا: ای بابا ، خوب بیا بخور دیگه اههههه...هی جیگرتو بخورم جیگرتو بخورم... خوب پس کی میای بخوری؟؟؟؟؟
دیگه فکر کنم این آخرین نوشته از هند هست... دیگه امتحانا این هفته تموم میشه و بعد از دادن یک پروژه، بغل پسر گلم هستم...وای که نمیدونین چه حسی دارم... دارم میمیرم از خوشیییییییی.....
پس منتظر نوشته بعدی از ایران و عکسهای پارسای گلم باشین...
Tuesday, December 2, 2008
بدون شرح
Subscribe to Posts [Atom]