Monday, August 3, 2009
گمشده من
هر شب در رویاهایم تو را میجویم تا شاید بیابمت ای گمشده من ....
هر چند دستانت کوچک است اما تمام دنیای من در آغوش توست ....حس میکنم صدای دلتنگیهایت را از لابلای خنده های کودکانه ات .... در خواب به تو میرسم ...میدانم... کاش همیشه خواب بودم ... کاش شبهای فاصله میمردند و باز من در کنار تو بودم...
وقتی تو را میبینم نگاهت را در خاطرم میسپارم ، تصویر چشمهایت را در ذهنم میکشم و وقتی تنها هستم خودم را با یاد نگاهت سرگرم میکنم و زیبایی نگاهت را میستایم ای تنها گل زندگی من... سهم بزرگ من از زندگی تو هستی، کوچک من...
و اکنون کیست که جواب سجاده خیس من و نگاههای منتظر تو را دهد؟؟
دیدار با طراوت چشمانت ای بهار من، زیباترین و قشنگترین معنای زندگیست....
Subscribe to Posts [Atom]
Post a Comment
نظر دوست عزیزم...