Thursday, May 7, 2009
معید مچ گیر
"معید" پسر دوست و همکلاسی منه که تقریبا 3 سالشه .... با نمکه و کلی نمک میریزه از خودش و منو کلی یاد پارسا میندازه....یکی از نمکهای "معید " :
مامان بنده خدا از یه کتاب 700 صفحه ای 4 تا کلمه که ممکن بوده یادش بره روی دستش مینویسه...
مامان در حال حاضر شدن و اومدن به دانشگاه و امتحان....
معید تیزبین دست مامان رو میبینه....
معید: مامان این چیه رو دستت نوشتی؟؟؟
مامانبزرگ معید هم چند وقتی از ایران اومده و... صدای معید رو میشنوه...
مامانبزرگ: دختر این چیه رو دستت نوشتی؟
مامان: همش 4 کلمه هست که یادم نره...
مامانبزرگ: خوب اگه 4 کلمه هست بشین بخون دیگه چرا رو دستت نوشتی؟
معید:
مامان:
من: اینو میگن بچه ای که مچ مامانشو میگیره!!!
اینهم معید...
Subscribe to Posts [Atom]
Post a Comment
نظر دوست عزیزم...