Tuesday, May 20, 2008
پست اول از ایندیا
سلام
طبق قولی که دادم مثل معتادا دنبال اینترنت بودم تا خبر رسیدنم رو بهتون بدم
بله ما رسیدیم و این اولین پست من از هند هست
عجب سرعتی داره این اینترنت ...
جاتون خالی هرچی تو این ٢٨ سال گریه نکرده بودم از خجالت خودم در اومدم....
در هر صورت سوار هواپیما شدم و بعد از ٣ ساعت جایی پیاده شدم که یه دنیای دیگه بود...همه چی فرق داشت... آدمها. روابط. زبانها. همه چی....
اومدم هتل .... تازه فهمیدم چقدر خوشگلما (تو این همه سیاه ) همه اینجا یه جوری نگام میکنن
دانشگاه رفتم و کارها رو تا حدودی انجام دادم... روحیه ام زیباد خوب نیست... دلم واسه همه تنگ شده از همه بیشتر قلبم...
احتمالا میرم خوابگاه که لااقل دور و برم شلوغ باشه شاید کمتر فکر و خیال کنم...
یه ذره به تقویت روجیه احتیاج دارم... خوشبختانه پدر و مادرم و خیلی از دوست جونای خوبم دائم زنگ میزنن اس ام اس میدن و بهم روحیه میدن....
چقدر کشور غریب سخته ( یکی ندونه فکر میکنه ١٠ ساله دورم) ولی خداییش دلم تنگ شده...
ببخشید پستم اینقدر بی حس و حال بود ... دل و دماغ ندارم دیگه چیکار کنم؟
ایشالله پست بعد...
Subscribe to Posts [Atom]
Post a Comment
نظر دوست عزیزم...